پیر علمدار
پیرِعَلَمْدار، برج آرامگاهی واقع در شهر دامغان. برپایۀ کتیبۀ بنا، این برج، آرامگاه ابوجعفرمحمدبن ابراهیم، حاجب دربار منوچهربنقابوس فلکالمعالی امیرآلزیار است که پس از درگذشتش،ابوحرب بختیـار پسر وجانشیناو ــ ممدوح منوچهری دامغانی ــ در 417ق / 1026م آن را به دست علیبن محمد بن حسینبنشاه بنا، بر مزار پدر برپا ساخت (خانیکوف، 87؛ عدل، 251؛ منوچهری، 96).
فریزر نخستین کسی است که در 1236ق / 1821م در سفر به خراسان از بنای پیر علمدار نام برده، و با اشاره به کتیبهای که حاوی نام بانی و تاریخ بناست، به شرح کوتاهی از بقایای مسجد و مصلای مجاور آن نیز پرداخته است (ص 314-315). پس از او خانیکوف طی سفرش در سالهای 1274-1276ق / 1858- 1860م به ایران، اگرچه به شرح کامل بنا نپرداخته، اما متن کتیبه را به تمامی خوانده است (همانجا). در پی آنها اعتمادالسلطنه در مطلع الشمس از بنای پیرعلمدار نام برده، و او نیز کتیبۀ مسجد مجاور را خوانده است (3 / 279).
در سدۀ 20م نیز چندتن از پژوهشگران و جهانگردان در پژوهشها و سفرنامههای خود اشاراتی به این بنا کرده، و تصاویری ازآن ارائه دادهاند و یا به بررسی بنا و تحلیل آن پرداختهاند (پوپ، تصویر 339B؛ ویلسن، 140؛ هرتسفلد، 167؛ یغمایی، 501؛ عدل،ff. 232).
برج پیرعلمدار ساخته شده از آجر بر دایرهای به قطر 70 / 4 متر در داخل و 40 / 6 متر در خارج به شکل استوانهای با گنبدی تقریباً نیمکروی بر فراز آن، به بلندای 16 متر از سطح زمینهای پیرامون تا رأس گنبد است (همو،232-233). بدنۀ خارجی برج تا ارتفاع 70 / 5 متری آجرچینی حصیربافت شده (همو، 233)، و از آن پس تا زیر قرنیز با 9 نوار باریک و پهن در پایین و بالای
نوار پهن کتیبۀ کوفی تزیینی آراسته شده است. این نوارهای تزیینی از پایین به بالا به ترتیب: نواری باریک شامل تنها یک رج آجرچینی مورب است که در دو سر هریک از آجرها به شکل گلهای 4پر کوچک درآمدهاند و نوار باریک بالای آن یک ردیف آجرچینی به شکل گیسبافت است. سومین نوار یک ردیف آجرچینـی مورب است و بر فراز آن نوار پهن آجرچینی شدهای قرار دارد (تحقیقات میدانی؛ شرودر، 1038، تصویر 372C). ششمین نوار را که نوار پهن حاوی کتیبۀ بنا به کوفی تزیینی بر زمینۀ ساده است، نوارهای باریک آجری به شکل S در بالا و پایین دربرگرفتهاند. متن کتیبه: «بسمالله الرحمٰن الرحیم هذهالقبة قصر الحاجب السعید ابیجعفر محمدبن ابراهیم قدسالله روحه امر ببناءها ابنه بختیار عمل علی بن احمد ابنالحسین بن شاه البناء بن البناء سنة سبعة عشر و اربع مائة» است (خانیکوف، همانجا؛ عدل، 251).
نوار پهن آجرچینیشدهای با طرح متفاوت از نوار پهن زیرین کتیبه، در بالای آن قرار دارد، و آخرین نوار، ردیف باریکی از آجرهای لوزیشکل پیوسته به هم است. در حد فاصل هر یک از نوارهای تزیینی، نواری باریک شامل یک ردیف آجرچیده شده است. تزیینات قرنیز که لبۀ آن به بیرون برگشته است، ردیفی ازآجرهای تراشخوردهاند که به صورت یک در میان به شکل چهارگوش و سهگوش چیده شدهاند (تحقیقات میدانی).
گنبد دو پوستۀ برج در خارج به شکل تقریباً نیمکرهای است با رأسکشیده شده که با آجرچینی جناغی پوشیده شده است. همانند این شکل گنبد در هیچ یک از بناهای همزمان یا نزدیک به زمان ساخت این برج مانندگنبد قابوس و برجهای رسگت و لاجیم دیده نشده است (عدل، 233؛ تحقیقات میدانی). ورودی بنا در جهت جنوب غربی برج است و در کوچک آن همانند برج آرامگاههای دیگر تناسبی با بلندای برج ندارد، اما در مجموع با قاب تزیینی پیرامون اندازۀ بزرگتری را القا میکند. قاب یادشده نسبت به بدنۀ برج کمی عقب نشسته، و شامل یک طاقنمای جناغی با لچکیهای مزین به طرح ستارههای توخالی است. نوار پهن تزیینی سردر با شکلهای دایره، مربع و لوزی آراسته شده، و نیمگنبد زیر آن نیز با ردیفهایی از تزیینات آجرچینی پر شده است. بالای در، کتیبهای به خط کوفی شامل «بسمالله الرحمٰن الرحیم» بر زمینهای ساده قرار دارد که دو ردیف باریک نقوش هندسی آن را دربرگرفته است. تزیینات دو سوی ورودی از میان رفته، و فقط نشانههایی از نیمستونهای گچی باقی است. اندازۀ ورودی برج و قاب پیرامون آن مجموعاً 90 / 2 × 02 / 2 متر، و نیمستونها به بلندی 30 / 1 متر است (عدل، 233-234؛ تحقیقات میدانی). ورود به داخل آرامگاه از طریق یک پله امکانپذیر است، در حالی که در گزارشها و تصاویری که پیش از این منتشر شده، ورود به داخل آرامگاه پس از پایین رفتن از 3 پله ممکن بوده است (عدل، 234). در مرمت و خاکبرداری محوطۀ بیرونی بنا در سالهای1357و1370-1371ش، کف اصلی محوطه آشکار شد و اختلاف سطحی که طی چندسده ایجاد شده بود، برداشته شد. اکنون راه ورود به آرامگاه به همان وضعیت اصلی آن است («گزارش...»، 1-4؛ تحقیقات میدانی).
بدنۀ داخل برج گچاندود است و تنها تزیین آن یک نوار کتیبه به خط کوفی تزیینی گرهدار به رنگ آبی تیره بر زمینۀ سفید به پهنای 80 سانتیمتر است که برگرداگرد بدنۀ برج میچرخد و حاوی آیۀ 53 از سورۀ زمر است.گنبد نیمهکروی داخلی را نیز از بالای کتیبۀ یادشده، برپا کردهاند (تحقیقات میدانی؛ بلر، 93؛ عدل، همانجا؛ بذل، 1723، تصویر 588؛ دیماند، 70؛ مشکوٰتی، 283). با تعبیۀ دو نورگیر بالای نوار کتیبۀ کوفی، نور به داخل برج راه مییابد. در مرکز گنبد داخلی یک کاشی مدور لاجوردی با نقشهای هندسی نصب شده است و در میان برج یک گور مستطیل شکل گچ اندود ساده بدون هیچ نشانی به ابعاد 08 / 2 ×14 / 1×25 / 0 قرار دارد (تحقیقات میدانی).
امروزه محوطۀ پیرامون بنای آرامگاه پیرعلمدار با دیوارهای آجری محصور شده است. بقایایی از بناهای خشتی و آجری از سدههای پیش در پیرامون برج باقی است. در مقابل ورودی برج بازماندۀمسجدی قرار دارد که در بخشبالایی آن کتیبهایگچبری شده به قلم ثلث دیده میشود. اعتمادالسلطنه متن آن را چنین آورده است:«بسماللهالرحمٰنالرحیم امر ببناء هذا المسجدالشریف المولی المعظم خلیفةالعرب و العجم سلطان قضاةالشرق کافل مصالحالخلقرکنالحق و الدین»در بالای اینکتیبه نوشتهشدهاست: «عمل حاجی بنالحسین البناء الدامغانی غفراللهله» (3 / 279).
اکنون فقط عبارت «امر ببناء هذا المسجد الشریف المولی» از آن بر جای مانده است (تحقیقات میدانی). نام هنرمند معمار سازندۀ مسجد در کتیبه، «محمدبن الحسین الدامغانی» آمده است که در برج کاشانۀ بسطام نیز نام او و پدرش «حسین» دیده میشود (نک : ﻫ د، 12 / 135-136). به فاصلۀ اندکی از برج، آب انباری ساخته شده از خشت و آجر متعلق به سدههای اخیر قرار دارد. ورودی محوطۀ محصور که به کوچهای به نام پیرعلمدار گشوده میشود، دارای سردری ایوان مانند با طاقنمای مقرنسکاریشدۀ گچی، قوس هلالی و دری چوبـی است (تحقیقات میدانی). بنای پیرعلمدار به شمارۀ 79 به ثبت تاریخی رسیده است (مشکوٰتی، همانجا).
مآخذ
اعتمادالسلطنه، محمد حسن، مطلع الشمس، تهران، 1355ش؛ خانیکوف، ن. و.، سفرنامه، ترجمۀ اقدس یغمایی و ابوالقاسم بیگناه، مشهد، 1375ش؛ «گزارش مرمت و معماری»، مرکز اسناد و مدارک سازمان میراث فرهنگی (نک : مل ، «مرکز اسناد...»)؛ مشکٰوٰتی، نصرتالله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، 1349ش؛ منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی،تهران، 1326ش؛ ویلسن، ج. ک.، تاریخ صنایع ایران، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، فرهنگسرا؛ یغمایی، اقبال، «آثار تاریخی دامغان»، مهر، تهران، 1317ش، س6، شم 5؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ نیز:
Adle , Ch. and A. S. Melikian - Chirvani, «Les Monuments du XIe siècle du Dâmqân», Studia Iranica, Paris, 1972, vol. I; Bazl, F., «Calligraphy. A. an Outline History», A Survey of Persian Art, vol. IV, ed. A. U. Pope, Tehran, 1967; Blair, Sh. S., The Monumental Inscriptions from Early Islamic Iran and Transoxiana, Köln, 1992; Dimand, M. S., A Handbook of Muhammadan Art, New York, 1958; Fraser, M. B., Narrative of a Journey into Khorasān, New York, 1984; Herzfeld, E., «Khorasan», Der Islam, Berlin, 1921, vol. XI; Iranian Cultural Heritage Organization Documentation Center, www. ichodoc. ir / scripts / wwwi32. exe; Pope, A. U., A Survey of Persian Art, Tehran , 1967, vol. VIII; Schroeder, E., «Islamic Architecture. F. Seljuq Period», ibid, vol. III .
مریم همایونی افشار